سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در خبر ضرار پسر ضمره ضبابى است که چون بر معاویه در آمد و معاویه وى را از امیر المؤمنین ( ع ) پرسید ، گفت : گواهم که او را در حالى دیدم که شب پرده‏هاى خود را افکنده بود ، و او در محراب خویش بر پا ایستاده ، محاسن را به دست گرفته چون مار گزیده به خود مى‏پیچید و چون اندوهگینى مى‏گریست ، و مى‏گفت : ] اى دنیا اى دنیا از من دور شو با خودنمایى فرا راه من آمده‏اى ؟ یا شیفته‏ام شده‏اى ؟ مباد که تو در دل من جاى گیرى . هرگز جز مرا بفریب مرا به تو چه نیازى است ؟ من تو را سه بار طلاق گفته‏ام و بازگشتى در آن نیست . زندگانى‏ات کوتاه است و جاهت ناچیز ، و آرزوى تو داشتن خرد نیز آه از توشه اندک و درازى راه و دورى منزل و سختى در آمدنگاه . [نهج البلاغه]
قرآن ، جاودانه تر از جاودانه
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» حضرت‌ لقمان‌(ع‌)

«لقمان‌ پسرش‌ را چنین‌ موعظه‌ کرد:اى‌ پسرم‌!به‌ خدا شرک‌ نورز که‌ شرک‌ظلمى‌ بزرگ‌ است‌.»

   «اى‌ پسرم‌!اگر باندازه‌ دانه‌ خردلى‌ در ضخره‌اى‌ یا در آسمانه‌ یا در زمین‌ باشى‌ خداوند آن‌ را در قیامت‌ مى‌ آورد که‌ خدا باریکدان‌ و آگاه‌ است‌.اى‌ پسرم‌!نماز بخوان‌و امر به‌ معروف‌ کن‌ و نهى‌ از منکر نما و بر مصیبتها صبر کن‌ که‌ این‌ علامت‌ اراده‌ قوى‌ است‌.و از روى‌ تکبر صورتت‌ را از مردم‌ بر نگردان‌ و در زمین‌ با تکبر راه‌ نرو   که‌خداوند هیچ‌ فرد متکبر فخر کننده‌ را دوست‌ ندارد.در راه‌ رفتن‌ میانه‌ رو باش‌ وصدایت‌ را بلند نکن‌ که‌ زشت‌ترین‌ صدا آواز الاغ‌ است‌.»



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » امیر نورمحمدزاده و غفور امیری ( جمعه 86/10/28 :: ساعت 9:56 صبح )

»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

سالار شهیدان
[عناوین آرشیوشده]